What-if Analysis
از این قابلیت برای پیش بینی در مورد مقادیر فیلدهای مورد نظر (مثلا” وضعیت فروش)، در صورت تغییر در یک سری از متغیرهای تعیین شده (مثلا” قیمت)، استفاده می شود.
پیش از توضیح در مورد این نمودار، باید درباره ضریب همبستگی، توضیحاتی ارائه شود.
اگر ضریب همبستگی دو پارامتر با یکدیگر مثبت باشد، به این معناست که در فضایی که مطالعه و بررسی انجام شده، افزایش یک پارامتر با افزایش پارامتر دیگر و نیز کاهش آن پارامتر با کاهش پارامتر دیگر همراه است.
اگر ضریب همبستگی دو پارامتر با یکدیگر منفی باشد، به این معناست که در فضایی که مطالعه و بررسی انجام شده، افزایش یک پارامتر با کاهش پارامتر دیگر و کاهش آن پارامتر با افزایش پارامتر دیگر همراه است.
صفر بودن ضریب همبستگی به این معناست که دو پارامتر، در فضایی که مورد بررسی قرار گرفته، مستقل از یکدیگر بودهاند و بر اساس اطلاعات موجود از کاهش یا افزایش یکی، نمیتوان در مورد کاهش یا افزایش دیگری اظهار نظر کرد.
ضریب همبستگی بین منفی یک و مثبت یک است. هر چه این ضریب از صفر دورتر شود (و به مثبت یا منفی یک نزدیکتر شود) میتوان نتیجه گرفت که روند هم جهت بودن یا مخالف بودن دو پارامتر مورد بررسی، جدیتر است.
ضریب همبستگی هیچ ارتباطی با رابطهی علت و معلول ندارد. احتمال دارد در یک جامعهی آماری، بین حجم موتور ماشین و درآمد مالک ماشین، ضریب همبستگی مثبت وجود داشته باشد. اما این بدان معنی نیست که اگر ماشینی بخرید که حجم موتور بالاتری دارد، ثروتمندتر میشوید یا اگر سپردهی بانکی شما افزایش یابد، حجم موتور ماشین شما رشد خواهد کرد.
ضریب همبستگی به دو روش پیرسون و اسپیرمن، محاسبه می شود. برای محاسبه ضریب همبستگی میان دو پارامتر، علاوه بر فرمول های ارائه شده در مباحث علم آمار و به صورت دستی، می توان از نرم افزار SPSS نیز استفاده کرد.
مثال عملی:
میزان مصرف و درآمد ماهیانه ۱۵ خانوار در جدول زیر آورده شده است:
محقق به دنبال این است که آیا رابطه ای بین میزان مصرف و درآمده خانوار وجود دارد یا خیر؟
ورود داده ها به SPSS:
روش اجرای ضریب همبستگی پیرسون در SPSS:
دو متغیر مورد نظر را به بخش Variables وارد می کنیم و در قسمت Correlation Coefficients ضریب همبستگی Pearson را بر می گزینیم و در آخر OK را انتخاب می کنیم
خروجی SPSS:
همانطور که از جدول خروجی مشخص می باشد ضریب همبستگی پیرسون ۰٫۸۶۸ بدست آمده است و از آنجایی که مقدار معیار تصمیم (.Sig) عدد ۰٫۰۰۰ بدست آمده است و کوچکتر از ۰٫۰۵ می باشد، لذا این ضریب همبستگی بدست آمده معنادار است. یعنی بین میزان مصرف و میزان درآمد خانوار ارتباط معناداری وجود دارد.
۱- ابتدا ضریب همبستگی میان دو متغیری که می خواهیم تاثیر تغییرات یکی بر دیگری را در نمودار What-if Analysis، نمایش دهیم، با استفاده از SPSS، حساب می کنیم. (فرض کنیم این دو متغیر، دو فیلد قیمت کالا و تعداد فروش آن کالا در یک جدول اکسل باشد. آن جدول را در Import، SPSS می کنیم و ضریب همبستگی میان قیمت کالا و تعداد فروش را حساب می کنیم.)
۲- در کلیک ویو، دو متغیر ایجاد می کنیم. یک متغیر برای قیمت کالا با مقدار اولیه صفر و یک متغیر برای تعداد فروش کالا با فرمول زیر:
(vQuantity=Quantity*(1+(CC*vPrice/100)
در این فرمول Quantity، فیلد تعداد فروش کالا است، CC ضریب همبستگی محاسبه شده است، vPrice متغیر ایجاد شده برای قیمت کالا است و حاصل فرمول که میزان تاثیر تغییر قیمت کالا در تعداد فروش کالا را نشان می دهد، در متغیر vQuantity ذخیره می شود. برای درک بهتر موضوع اگر ضریب همبستگی محاسبه شده، -۱ باشد، در صورتی که vPrice، برابر عدد ۱۰ انتخاب شود، در نتیجه مطابق فرمول، vQuantity، ۱۰% از Quantity کمتر خواهد شد.
۳- در فرمول های Expression، باید به ازای هر فرمول Expression که در آن فیلدی که متغیر معادل آن ایجاد شده است (متغیری که مقدار اولیه آن فرمول بود)، وجود دارد، یک Expression جدید با همان فرمول ایجاد کنیم که در آن فرمول، فیلد با متغیر فیلد، جایگزین شده باشد.
برای پیاده سازی نمودار What-if Analysis، ابتدا به ازای هر متغیری که مقدار اولیه آن صفر است، یک Slider/Calendar Object ایجاد می کنیم:
در این Object، Input Style را گزینه Slider انتخاب می کنیم، در قسمت Variable، متغیر ایجاد شده با مقدار اولیه صفر را انتخاب می کنیم و در قسمت Min Value و Max Value، حداقل و حداکثر مورد نظر که متغیر می تواند بین آنها حرکت کند، وارد می کنیم.
در مرحله بعد، یک Straight Table ایجاد می کنیم. در Dimension آن، فیلد مورد نظر را قرار می دهیم:
در قسمت Expression، همانگونه که پیشتر ذکر شد، به ازای هر فرمول Expression که در آن فیلدی که متغیر معادل آن ایجاد شده است (متغیری که مقدار اولیه آن فرمول بود)، وجود دارد، یک Expression جدید با همان فرمول ایجاد کنیم که در آن فرمول، فیلد با متغیر فیلد، جایگزین شده باشد.
نکته: برای Print گرفتن از یک Object، در Properties آن Object، Caption TAB، چک مارک Print را می زنیم.
ایجاد یک نمودار از نوع Map:
برای ایجاد یک نمودار از نوع Map، ابتدا باید مختصات X و Y هر نقطه از نقشه را که برای آن دارای یک Value (مثلا” میزان فروش) هستیم، تعیین کنیم. سپس یک فایل Excel ایجاد می کنیم که در آن یک فیلد که مقادیر آن نام نقاط است (مثلا” فیلد استان)، یک فیلد که مقادیر آن، X های نقاط (مثلا” فیلد X) و یک فیلد که مقادیر آن Y های نقاط (مثلا” فیلد Y) است، ایجاد می نماییم:
این فایل را در کلیک ویو، Load می کنیم. سپس یک Scatter Chart ایجاد می کنیم و در Color TAB، قسمت Image، فایل نقشه را وارد می کنیم:
در Dimensions TAB، فیلد Ostan را وارد می کنیم.
در Expression TAB، فیلد X، فیلد Y و فرمولی که بر روی یک فیلد اعمال می گردد و تعیین کننده یک مقدار برای هر استان است (مثلا” (Sum(salesAmount ) را وارد می کنیم.
Drill down Map
برای ایجاد اینگونه نمودارها، ابتدا دو فایل Excel ایجاد می کنیم. در یک فایل فیلدهای Ostan، Shahrestan، X، Y و Code را قرار می دهیم. مقدار فیلد Code برای هر استان، Unique است:
Code Y X Shahrestan Ostan
آذربایجان غربی ارومیه ۸ ۸۴ ۱
آذربایجان شرقی تبریز ۱۵ ۸۶ ۲
اردبیل اردبیل ۲۲ ۸۹ ۳۳
گیلان رشت ۲۸ ۷۶ ۴
زنجان زنجان ۲۳ ۷۷ ۵
کردستان سنندج ۱۵ ۷۰ ۶
کرمانشاه کرمانشاه ۱۴ ۶۳ ۷
همدان همدان ۲۳ ۶۲ ۸
قزوین قزوین ۲۹ ۷۰ ۹
مازندران ساری ۳۷ ۷۳ ۱۰
تهران تهران ۳۶ ۶۹ ۳۴
قم قم ۳۴ ۶۳ ۱۲
مرکزی اراک ۲۸ ۶۴ ۱۳
لرستان خرم آباد ۲۲ ۵۴ ۱۴
ایلام ایلام ۱۳ ۵۶ ۱۵
اصفهان اصفهان ۴۰ ۵۶ ۱۶
چهارمحال و بختیاری شهرکرد ۳۲ ۴۴ ۱۷
خوزستان اهواز ۲۴ ۴۱ ۱۸
یزد یزد ۵۱ ۴۶ ۱۹
سمنان سمنان ۵۰ ۶۹ ۲۰
گلستان گرگان ۵۴ ۸۰ ۲۱
خراسان شمالی بجنورد ۶۲ ۸۰ ۲۲
خراسان رضوی مشهد ۶۹ ۶۵ ۲۳
خراسان جنوبی بیرجند ۷۳ ۴۹ ۲۴
کرمان کرمان ۶۳ ۳۶ ۲۵
سیستان و بلوچستان زاهدان ۸۳ ۲۷ ۲۶
هرمزگان بندرعباس ۶۰ ۱۹ ۲۷
فارس شیراز ۴۳ ۳۰ ۲۸
کهکیلویه و بویراحمد یاسوج ۳۳ ۳۷ ۲۹
بوشهر بوشهر ۳۳ ۲۸ ۳۰
همچنین نقشه هر استان را بنام کد آن استان نام گذاری می نماییم.
سپس هر دو فایل را در کلیک ویو، Load می کنیم. این دو جدول بر روی فیلد مشترک Code، با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند. در Settings TAB، قسمت Document Properties، Groups TAB، یک گروه به نام Drill ایجاد می کنیم و فیلدهای Ostan و Shahr را در آن قرار می دهیم:
هنگامی که تابع GetCurrentField، بر روی یک متغیر اجرا می شود، حاصل آن، مقدار انتخاب شده آن متغیر است. یعنی اگر مقدار انتخاب شده ، از فیلد Ostan باشد، GetCurrentField(“Dril”) برابر با نام استان و اگر مقدار انتخاب شده ، از فیلد Shahr باشد، GetCurrentField(“Drill”) برابر با نام شهر خواهد بود. به عبارت دیگر با اجرای این تابع بر روی “Drill”، تعیین کرد که Value گروه Drill در حال حاضر چیست.
تابع text نیز به همین ترتیب، مقدار انتخاب شده از یک فیلد را نمایش می دهد. یعنی خروجی text(Code)، مقدار انتخاب شده از فیلد Code را نشان می دهد.
در کلیک ویو، یک Scatter Chart ایجاد می کنیم. در Dimension، گروه Drill را قرار می دهیم:
در Expression، برای X ها فرمول زیر را وارد می کنیم:
و برای Y ها، فرمول زیر را وارد می کنیم:
در نهایت برای تعیین مقدار Value (مثلا” میزان فروش) برای هر نقطه، اگر فرض کنیم فیلد SalesAmount، برای مقادیر فروش Ostan و فیلد SalesAmount1 برای مقادیر فروش Shahr، وجود داشته باشد، فرمول زیر را به عنوان فرمول سوم در Expressions وارد می کنیم:
(If (GetCurrentField(“Drill”) = ‘Ostan’, Sum(SalesAmount), Sum(SalesAmount1
در انتها، در Colors TAB، قسمت Dynamic Image، فرمول زیر را وارد می کنیم:
User Access
دسترسی در سطح Application (فایل):
ابتدا یک جدول Inline ایجاد می کنیم:
گزینه Basic User Access را انتخاب می کنیم:
USERID معادل Username
Password معادل Password
Access معادل Admin یا User
کاربرانی که Admin هستند، می توانند یکسری از قابلیت ها را از User سلب نمایند. برای این کار، کاربر Admin می تواند به قسمت:
Settings——-> Document Properties——-> Security TAB
مراجعه نموده و چک مارک های مورد نظر را بردارد:
دسترسی در سطح Sheet:
در Sheet Properties، گزینه Conditional را انتخاب می کنیم:
و فرمول زیر را می دهیم:
نکته یک: نام کاربر حتما” باید با حروف بزرگ نوشته شود، در غیر اینصورت کلا” فایل خراب می شود و باید از Backup استفاده کرد.
نکته دو: اگر بخواهیم بیش از یک کاربر، Sheet را ملاحظه کند، از or بین نام کاربران استفاده می کنیم.
نکته سه: گزینه Conditional در Properties هر Object در Layout TAB، وجود دارد که می توان از همین روش، این بار برای تعیین دسترسی در سطح Object استفاده کرد.